آنکه محل خشک کردن سرگین گرمابه بانان را روبد. خاکروبه کش. سپور. روفت گر. (یادداشت مؤلف) : به نیم گرده بروبی به ریش بیست کنشت به صد کلیچه سبال تو شوله روب نرفت. عمارۀ مروزی
آنکه محل خشک کردن سرگین گرمابه بانان را روبد. خاکروبه کش. سپور. روفت گر. (یادداشت مؤلف) : به نیم گرده بروبی به ریش بیست کنشت به صد کلیچه سبال تو شوله روب نرفت. عمارۀ مروزی
شعله خوی. آتشی. (ناظم الاطباء). آتش طبع. آتش مزاج. و صاحب آنندراج گوید: آن را درباره محبوب بکار برند: نتواند آرزویی در دل نهاد خرمن برقی ز شعله خویی گر در نهاد باشد. ظهوری ترشیزی (از آنندراج). ، آتش خوی و تندخوی. (ناظم الاطباء)
شعله خوی. آتشی. (ناظم الاطباء). آتش طبع. آتش مزاج. و صاحب آنندراج گوید: آن را درباره محبوب بکار برند: نتواند آرزویی در دل نهاد خرمن برقی ز شعله خویی گر در نهاد باشد. ظهوری ترشیزی (از آنندراج). ، آتش خوی و تندخوی. (ناظم الاطباء)